۱۴۰۰ شهریور ۲۱, یکشنبه

تبلیغات گسترده به نفع اسپرم پهلوی

اخیراً مصاحبۀ یک کانال ویدئویی بنام «عبدی مدیا» با شهرۀ آغداشلو بازیگر تئاتر و سینما توجه نسبتاً زیادی به خود جلب کرده و مورد بحث و گفتگو واقع شده است. محتوای این مصاحبه که از خلال بازگوییِ خاطرات خانم آغداشلو بیان می‌شود، تماماً به تبلیغ و پروپاگاندا و تحریک احساسات نوستالژیک مخاطب ناآگاه نسبت به دوران سلطنت پهلوی اختصاص یافته است.
بعید به نظر می‌رسد که یک سلبریتی زرنگ و فرصت‌طلب و کاسبکاری چون شهرۀ آغداشلو همینطور تصادفی و بی‌موقع و نیز مفت و مجانی و بدون دریافت مبلغ قابل توجهی از سلطنت‌طلب‌ها و دار و دستۀ رضا پهلوی، دهانش را باز کرده و به جهت تطهیر دیکتاتور سابق ایران تبلیغات کرده باشد. بدون شک مصاحبه‌ای که با وی صورت گرفته و سر و صدایی هم کرده است، از قبل و با طرح‌ریزی و نقشه و حسابگری دقیق انجام یافته و بخشی از آن که به ملاقات تعدادی دختر جوان و زیبا با محمدرضاشاه مربوط می‌شود، دقیقاً در پاسخ به مقالۀ بلند بالای اکبر گنجی در بارۀ زنبارگی و کثافت‌کاری‌های شاه سابق ایران ساخته شده است.

امیراسدالله عَلَم وزیر دربار محمدرضاشاه در خاطرات خود به موارد بسیاری اشاره می‌کند که هیچ شک و شبهه‌ای در بارۀ خانم‌بازی‌ها و جماعبارگی شاه باقی نمی‌گذارد.
می‌دانیم که یکی از وظایف و مسئولیت‌های وزیر دربار از جمله جاکشی است. شاه هر زمان توی کف مانده بوده به علم می‌گفته بیا برویم دَدَر! یعنی برو برایم خانم بیار. در یک مورد علم در پاسخ شاه با اعتراض می‌گوید: اعلی‌حضرت که همین دیروز رفتند دَدَر!
از طرفی شرح حال اشرف پهلوی خواهر فنچولک باز شاه که هر پسر نوجوان خوش بر و رویی می‌دید بلافاصله وی را بروی خودش می‌کشید و همینطور نیز شاپورغلامرضا برادر ناتنی محمدرضاشاه که در فساد جنسی و جنده‌بازی شهرۀ خاص و عام بود، به خوبی سابقه و کیفیت ژنتیک این خانواده را نشان می‌دهد. زنبارگی در این خانواده به اندازه‌ای پیشرفته و وخیم و مزمن است که گفته می‌شود شاهزاده رضا پهلوی حتی به همسر برادر خود هم رحم نکرده است. 

با این توصیفات وقتی خانم آغداشلو از "نگاه پدرانه" محمدرضاشاه به دختران جوان و زیبا سخن می‌راند، نه تنها باعث خنده حضار می‌شود، بلکه باید از ایشان پرسید از کجا معلوم که شاه در همان جلسه در یکی از اتاق‌های کاخ سلطنتی ترتیب سرکار را (که دختر جوان و بسیار خوشگلی بوده‌اید و در همین مصاحبه به دفعات بر این جوانی و زیبایی شما تاکید می شود)  نداده و با شخص جنابعالی نخوابیده باشد؟! 
اصلاً از کجا معلوم که وزیر دربار و یا رئیس تشریفات کاخ و یا یکی از زن‌ها و دلاله‌هایی که در این مصاحبه به نام آنها نیز اشاره می‌شود، شما و دخترهای جوان و زیبای همراهتان را جهت انتخاب اعلی‌حضرت برای همخوابگی به کاخ سلطنتی دعوت نکرده باشد؟!
آن نگاه‌های پدرانه‌ای که خانم آغداشلو برای تبرئه خود و تطهیر محمدرضاشاه دائماً تکرار و بر آن تاکید می‌ورزد را مردمی که سن و سالشان قد می‌دهد و به یاد دارند، با همۀ وجود احساس کرده‌اند و می‌شناسند. محمدرضاشاه به ملت ایران و آزادی‌ها و حقوقشان نیز با نگاه پدرانه و دقیقاً همانگونه که سرکار توصیف می‌فرمایید و تجربه کرده‌اید یعنی پدرانه – پدرانه سپوخته بود.

هدف و چشم انداز این تبلیغات کدام است

حرف‌ها و بحث‌ها و گفتگوهایی که چندسالی است با موضوع رضاشاه و محمدرضاشاه و دوران سلطنت پهلوی به میان افتاده و داغ شده، در همین راستا یعنی تطهیر رژیم سابق و ماله کشی و بزک و دوزک چهر‌ۀ شاهان پهلوی قابل ارزیابی است.
شکی نیست که نیروها و قدرت‌های جهانی که در ایران منافع چندگانه‌ای برای خود می‌شناسند، تلاش می‌کنند تا بعد از سقوط و اضمحلال جمهوری اسلامی، بلافاصله استبداد را بازسازی کرده و مانع حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت خود شوند. مطالعۀ تاریخ معاصر، پیامدهای انقلاب بهمن و همینطور تجربۀ عینی و بلافصل ما از حوادث و تحولات سیاسی حاضر در منطقه و همسایگان ایران، چنین نظر و اعتقادی را تقویت می‌کند. بعید است که قدرت‌هایی چون انگلستان و روسیه و آمریکا و اقمار اینان، وجود آزادی‌های سیاسی و قانونگرایی و دموکراسی و در مجموع حاکمیت ملی ایرانیان را به نفع خود ارزیابی کنند. همچنین مسلم است که دیکتاتوری‌های کوچک و بزرگ منطقه، چنین سرمشقی را برای مردم خود  و قدرت خویش مفید نمی‌شمارند.
در این زمینه ظاهرآ بازیگران خارجی فعال در صحنۀ سیاست و اجتماع ایران به این نتیجه رسیده‌اند که جهت بازسازی استبداد بعد از سرنگونی رژیم اسلامی، سلطنت‌طلب‌ها و مافیای پهلوی از امکانات و قابلیت‌ها و نیز از استقبال مردمی بیشتری نسبت به سایر نیروهای موجود برخوردارند و چلبی‌های ایرانی را از میان این طیف می‌باید برگزید.
بنابراین تبلیغات پرحجم و گسترده‌ای که رسانه‌های وابسته و ثروتمندی مانند تلویزیون «من و تو» و صدها کانال تلویزیونی دیگر و شبکه‌ها و سایت‌های اینترنتی و نویسندگان قلم به مزد متعدد به راه انداخته‌اند و برای شاهان پهلوی تبلیغ می‌کنند، هرگز امری معمول و صرفاً به معنی ارائۀ گزارش تاریخی و یا تفسیر و تحلیل مسائل سیاسی نیست. هدف از این فعالیت‌ها به هیچ وجه روشنگری وقایع و رویدادهای تاریخی و اجتماعی ایران نبوده؛ بلکه مشخصاً تبلیغات و پروپاگاندای سلطنت‌طلب‌ها و ساواکی‌ها و عوامل استبداد سابق و حامیان بین المللی آنهاست. دامی است که دشمنان آزادی و قانون و دشمنان دموکراسی و حاکمیت ملی و حقوق مردم، فراروی ملت جان به لب رسیده از نامردمی‌های رژیم اسلامی گسترده‌اند. قصد آنان برکشیدن رضا پهلوی به عنوان تنها اوول و اسپرمی است که از حاصل جماع و جفتگیری دو تن از دارندگان فرکیانی و فره ایزدی باقی مانده و درنهایت بازگشت سلطنت و بازگشت خانوادۀ پهلوی به قدرت. البته با عناوین خررنگ کنی چون پادشاهی مشروطه و پادشاهی پارلمانی و سامانه پادشاهی و از این قبیل مهملات.

تقریباً از دی ماه ۹۶ که برای اولین بار تعدادی از تظاهرکنندگان شعارهایی با منشاء مشکوکی چون رضاشاه روحت شاه، ای شاه ایران برگرد به ایران و کشور که شاه ندارد، حساب کتاب ندارد... سر دادند، دار و دستۀ رضا پهلوی و سلطنت‌طلب‌ها و ساواکی‌ها و دزدهای درباری و عوامل فرقۀ تبهکار سابق، ظاهراً بوی کباب شنیده و به شدت فعال شدند. از همان تاریخ، هم اینان و هم دولت‌ها و سازمان‌های حامی این جریان، با اختصاص بودجه‌های هنگفت، سرمایه‌گذاری و شرط‌ بندی روی اسب مرده را آغاز کردند. در این پروسه، تطهیر پهلوی‌ها به منزلۀ مؤثرترین فاکتور در فریب و اغفال عوام و اقشار ناآگاه جامعه، در دستور کار قرار گرفت و حجم و سرعت بیشتری پیدا کرد.
به موازات آن، نمایش تصاویر دختران مینی ژوپ پوش و زرق و برق چهارتا خیابان بالای شهر تهران و زندگی لاکچری نوکیسه‌های وابسته و رانت‌خوار ساکن شمال شهر در دوران محمدرضاشاه، در مرکز توجه و تبلیغات قرار گرفته و زیرکانه به همۀ ملت و سرتاسر ایران تعمیم داده می‌شود. دائماً اعتبار پاسپورت ایرانی و دلار هفت تومانی و تغذیۀ کودکان در مدارس را به منزلۀ واقعیتی مسلم جلوه داده و به جهت سرزنش، مانند چماق بر سر مردم می‌کوبند. دراین گونه بمباران تبلیغاتی، هرگز فرصت تفکر و طرح پرسش به مخاطب داده نمی‌شود.
کسی از سرنوشت میلیون‌ها تن مردم گرسنۀ ساکن حلبی آبادهای پیرامون شهرهای بزرگ و گودهای کوره‌های آجرپزی نمی‌پرسد. گویی هیچکس نمی‌داند که زمان حکومت محمدرضا پهلوی ساکنان نیمی از ۶۵ هزار روستای کشور در میان خاک شبیه انسان‌های عصر پارینه سنگی زندگی می‌کردند. نه آب، نه برق ، نه حمام و مدرسه و راه و جاده...حتی وسایل زندگی آنها مثل کاسه و بشقاب و دیگ و قابلمه و امثالهم، سفالی و گِلی و یا از سنگ ساخته شده بود. 
آن پاسپورت معتبر توی سرتان بخورد وقتی که صاحب پاسپورت در وطن خودش اصلاً آدم حساب نمی‌شد و وجودش به اندازۀ یک گوسفند جدی گرفته نمی‌شد. هرچه بود فقط شاه بود. ایران یعنی شاه. در تمام نقاط دنیا از ایران و ایرانی فقط شاه را می‌شناختند. 

عاقبت هم محمدرضاشاه را مانند هر دیکتاتوری باد دماغش سرنگون کرد. او مردم را تحقیر می‌کرد. هیچکس را داخل آدم حساب نمی‌کرد. محمدرضاشاه کشور را ملک شخصی خودش می‌پنداشت. تکیه کلامش کشور من، ملت من، ارتش من... بود. ایران را به کشور یکنفره تبدیل کرده بود. در صورتیکه خودش یک دیکتاتور کوتولۀ جهان سومی و نوکر بی اختیار آمریکا بود و بدون اجازه سفیر آمریکا در تهران آب هم نمی‌خورد. انسان از هر کسی که وی را نادیده بگیرد و تحقیر کند متنفر است. مردم ایران از شاه نفرت داشتند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
سیامک مهر (پورشجری)
siamakmehr1960@gmail.com
https://gozareshbekhakeiran.blogspot.com